(یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم
گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم)
چشم انتظارم مهدی بیاید
تا تربتت را پیدا نماید
جای سرشک از دیدگان گر خون ببارم
گر روز و شب همواره چون مجنون ببارم
از سوز آهم گر زنم آتش به عالم
از ابر غم بر دشت و بر هامون ببارم
از درد پهلویت در و دیوار گرید
صاحب زمان از این مصیبت زار گرید
ارض و سماء جن و بشر تا روز محشر
زان بازوی مجروح آن مسمار گرید
از داغت ای ریحانه ی باغ پیمبر
گردید قلب شیعیان کانون آذر
نیلی شده از ضرب سیلی روی ماهت
تبت یدا آن ملحد میشوم کافر
گرید حسن گرید حسین در ماتم تو
هم زینب و کلثوم و فضه از غم تو
شاه ولایت درفراغت سربه دیوار
بنهاده وگریددمادم ازغم تو
تا جان به تن بودت حمایت از ولایت
کردی و بردی گوی سبقت در شهادت
بعد از پدر ایام عمرت بود و کوتاه
مقرون با سوز و گداز و رنج و حسرت
اندر عزای فاطمه اشک رهائی
ریزد به دامن تا کند نوحه سرائی
گردد برایم توشه ای در روز محشر
حب ائمه زاد روز بی نوائی
قلم نگار : محمد |
پیام رسان [ قلم]